بلوتوت دستگاهاش را روشن میکند. نوشته: ghamotanhae میدانم همین است. باز از روی عادت یا بیماری یا برای باز کردن سرصحبت میپرسم: اسم موبایلتون غم و تنهائیه؟ لبخند عمیقی میزند.
آره دیگه. چه اسم دیگهای میتونست باشه خانوم.
میان آهنگها میگردم. داریوش...داریوش... داریوش... ندارم. (لعنت به من!)
ولی جدیدشو دارم
نه خانوم جون «وطن» نداشته باشه توش
میخندم. آها پیدا کردم. اونی که میگه فریاد کشیدم تو کجایی تو کجایی
همین خوبه. بالاخره پیداش میشه یه روزی
برایش بلوتوت میکنم.
آره دیگه. چه اسم دیگهای میتونست باشه خانوم.
میان آهنگها میگردم. داریوش...داریوش... داریوش... ندارم. (لعنت به من!)
ولی جدیدشو دارم
نه خانوم جون «وطن» نداشته باشه توش
میخندم. آها پیدا کردم. اونی که میگه فریاد کشیدم تو کجایی تو کجایی
همین خوبه. بالاخره پیداش میشه یه روزی
برایش بلوتوت میکنم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر