.
.
انگار خوشحالید که این یکصد و شصت و هشت نفر هم رفتهاند جایی که سهراب را بردید و ندا و یعقوب و ...-همینطور اسم است که دارد زنده میشود- نگویید نه که حالم خیلی بد میشود. قابل یک نوار سیاه کوچک گوشهی تصویر ملیتان را نداشت؟ البته میدانم عصری باید عروس فراری را نشان میدادید ... فردا هم که بساط خواهران غریب پوراحمد است با ساز و آوازهایش؟ راستی پوراحمد مگر بد نبود... آهان مثل شجریان که خودش مطرب است اما ربنایش زینت محفلتان و ایران سرای امیدش داغکن تنورهاتان.
ببخشید من چه خنگام که هر از گاه یادم میرود که وقتی شما شادید، من غم دارم و البته خلافش هم صادق نیست.
.
.
۶ نظر:
سلام ! آه که خلافش صادق نیست ولی شاعر میگه : این نوبت از کسان به شما ناکسان رسید . نوبت زناکسان شما نیز بگذرد / در مملکت چو غرش شیران گذشت و رفت . این عو عوی سگان شما نیز بگذرد ! راجع به معرفیت و لطفت بسیار ممنون دوست من
تصویر میلی نه ملی
سلام سپینود عزیز
با مطلبی در مورد شجریان عزیز بروز هستم و همچنین آدرس جدیدم در بالای همان صفحه .
در مورد نوشته ات : اگه شجریان تونست حریف صدا و سیما بشه پوراحمد هم می تونه .
بدرود و پاینده باشی
این نامردها همه چیزمان را مصادره به مطلوب کرده اند.
درود سپینود
سامره ام
کبوتر سپید صلح و برابری برای زنان!!!
دلم به اندازهای گرفته که میشه باهاش یه اسمونو رنگ سیاه زد...همین خواهرم
گاهی البته خلافش هم صادق میشود
در مورد جملهی آخر
ارسال یک نظر