.
اینجا ایران، مسافرت با هواپیما مثل چکاندن ماشهی رولت روسی میماند.
ببخشید فراموش کردم که رسانهها دیگر نباید دربارهی سفرهای هوایی بنویسند.
اعتراف میکنم: اشتباه کردم و دیگر تکرار نمیکنم، مادر نیستید که بدانید. آخر دخترم الان توی هواپیماست و من اینجا از دلشوره نزدیک به مرگام و نوشتن تنها علاجم بود...
ببخشید فراموش کردم که رسانهها دیگر نباید دربارهی سفرهای هوایی بنویسند.
اعتراف میکنم: اشتباه کردم و دیگر تکرار نمیکنم، مادر نیستید که بدانید. آخر دخترم الان توی هواپیماست و من اینجا از دلشوره نزدیک به مرگام و نوشتن تنها علاجم بود...
.
.
.
بعدنوشت: بله خب رسید. هواپیماسواری از اتفاقات بزرگ زندگی بچهها محسوب میشد و حالا رولت روسی؟
بعدنوشت: بله خب رسید. هواپیماسواری از اتفاقات بزرگ زندگی بچهها محسوب میشد و حالا رولت روسی؟
و
محض لبخند احتمالی:صبا از فرودگاه کیش زنگ میزند:«مامان نگران نباش اگه توپولوف باشه من سوار نمیشم و اونقدر توی این فرودگاه میشینم که آژانس بگیرم بیام!»
.
۵ نظر:
سپینود جان خیر باشه... خبر سلامت رسیدنش رو هم بنویسی ها. من مادرم و می فهمم
اون قبلی هم منم ببخشید
:)
آه..
با آژانس مطمئن تره
tabrik
ارسال یک نظر